خنده های کودکانه

خنده های کودکانه

Childish laughter. خنده های کودکانه

 

از پزشک جراحی که ماسک به چهره داشت پرسیدند:

چرا موقع عمل صورت خود را می پوشانید؟

 جراح: برای این که اگر بیمار در حین عمل مرد،

آن دنیا نتواند مرا شناسایی کند.

 

*****************

 

ساده دلی را پسر در چاه افتاد.

سر به درون چاه کرد وگفت:

«پسرجان،جایی مرو تا طنابی آورم و تو را نجات دهم!»

 

*****************

 

مردی خرش را در جنگل گم می کند.

موقع گشتن به دنبال آن یک گورخر پیدا می کند.

به آن می گوید: ای کلک لباس ورزشی پوشیدی تا نشناسمت.

 

*****************

 

قاضی: چرا پول این آقا را نمی دهی؟

متهم: آقای قاضی! باور کنید یک سال است به او التماس می کنم یک هفته به من وقت بدهد،

ولی قبول نمی کند!

 

*****************

 

اولی: چرا خروس موقع قوقولی قوقو کردن چشم هایش را می بندد؟

 دومی: برای این که نشان بدهد از حفظ هم بلد است بخواند.

 

*****************

 

اولی: وقت جنگ، یک نفر یا صد نفر برای من فرقی ندارد.

 دومی: چطور؟

 اولی: چون در هر حال من فرار می کنم!

 

*****************

 

مدیر: علی! چرا دیر به مدرسه آمدی؟

علی: دو نفر سر پولی که گم شده بود دعوا می کردند و ایستادم به تماشای آنها.

 مدیر: دعوای آنها به تو چه ربطی داشت؟

 علی: آقا اجازه، آخه پول زیر پای من بود!!!

 

*****************

 

بیماری پیش دکتر می رود و می گوید: باید کله پاچه و مغز و جگر بخوری.

بیمار می گوید: آقای دکتر این ها را قبل از غذا بخورم یا بعد از غذا؟

 

*****************

 

مردی به ساندویچی رفت و گفت: لطفاً دو تا ساندویچ بدهید.

ساندویچی پرسید: می خوری یا می بری؟

مرد گفت: یه می‌خوری، یه ‌می‌بری.

 

 

*****************

 

اولی: از بس استراحت کردم، خسته شدم.

دومی: خب، یک کم استراحت کن تا خستگی‌ات در رود.

 

*****************

 

کیوان: احمد چرا برادرت را از جلسه ی امتحان بیرون کردند؟

احمد: چون تقلب کرده بود.

کیوان: چه طوری؟

احمد: سر امتحان علوم دندان هایش را شمرده بود!

 


- 13:24
نویسنده :
بازدید : 446
دسته : همه چی , ,
نظرات
برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید
نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: